سپهرسپهر، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 21 روز سن داره

برای سپهر و سوگند...................گلهای همیشه بهار زندگی ام

ماجرای دکتر بردن پسری و خوردن فرنی برای اولین بار

1391/1/12 17:22
1,215 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر خوشگل منلبخند

یکشنبه من و بابایی بردیمت پیش اقای دکتر صادق زاده

تو مطب دکتر لالا کرده بودی یه خورده بعد چشمای قشنگتو باز کردی و با تعجب فراوان همه جارو نگا کردی.خواستی بلندت کنیم .سر پا که شدی به هر کس که اونجا بود خندیدی.خلاصه تو مطب سوژه شوده بودیم همه به ما نگا میکردن بس که شما به همه میخندیدی. مخصوصا به یه پسر توپولو که فکر میکنم دو ساله بود میخواستی بری بغل اون.

خلاصه نوبت ما شد و رفتیم داخل مطب.تو بغل بابایی بودی و با تعجب داشتی به آقای دکتر نگا میکردی .دکتر داشت به ما توضیح میداد که چه بکنید و چه نکنید و شما فکر میکردی که دکتر داره شمارو میخندونه شروع میکردی به خندیدن و صدا در آوردن.اقای دکتر هم همش برای شما کلمه جان رو استفاده میکرد.

حالا برات بگم که آقای دکتر چه دستوراتی برای شما صادر فرمودند:

فرمودند که سرما خوردگی داری،وزنت کم شده،شیر خشکتم تعویض کردن،و از همه مهمتر اینکه گفتن میتونم فرنی بدم بخوری.هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا.

البته هفته اول یک وعده

هفته دوم دو وعده

هفته سوم سه وعده

بعد از معاینات از مطب خارج شدیم و رفتیم سمت خونه خاله شهره.شامو خوردیم و چون بابایی با عمو جلیل میخواستن برن کارگاه و کارهای باقی موندشونو انجام بدن ،من و شما هم رفتیم خونه آقا جون اینا .فردا صبح هم رفتم برات ارد برنج خریدم و ظهر خاله شهره برات فرنی درست کرد و شما نوش جان کردی.البته اول فکر میکردی دارو میدیم به خوردت. برا همین میرخیتی بیرون. ولی بعد که دیدی یه چیز شیرین و خوشمزست با اشتیاق فراوان همشو خوردی .قربونت برم من که اولین غذا بعد از شیر رو خوردی.

راستی داشت یادم میرفت شما تا دو ماه اول زندگیت شیر خودمو نوش جان کردی اما چون شیرم کم بود و سیر نمیشدی دکتر برات شیر خشک تجویز کرده بود (بیومیل سوی) وقتی این شیر خشک و میخوردی بدنت به سویا الرژی می داد واسه همین دکتر شیر خشکتو عوض کرد و ببلاک خوردی و اونم بهت نساخت و برات سیمیلاک ادونس خریدیم .متاسفانه این شیر خشکم برات نساخت و در نتیجه برات بیومیل 1 خریدیم که خدارو شکر این بهت ساخت و خوب میخوردی اما از چند روز پیش دیگه اینم نمیخوری و دکتر برات سوپرا میل و تجویز کرد.فعلا که اینم بی میل میخوری تا ببینیم چی پیش میاد .

عزیز  دلم از خدا میخوام که همه نی نی های دوست داشتنی صحیح و سالم کنار پدر و مادرشون زندگی کنن.تو هم هیشه صحیح و سالم باشی و همیشه رو لبات گل خنده بشکفه خیلی دوستت داریم هم من و هم بابایی .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان رامیلا
29 آذر 90 12:58
شب یلدا شد و میلاد خوش ایزدمهر زایش نور از این ظلمت تاریک سپهر شب یلدا شد و بر سفره دل باده عشق رخ معشوقه و مدهوش دلداده عشق .... شب یلدایتان پر ستاره و پر خاطره باد .
مريم مامان برسامي
1 دی 90 9:46
سلام سپهرم يلدات مبارك جوجو توپولو