سال نو مبارک
سلام شکوفه گیلاسم سال نو مبارکت باشه عزیز دلم.خوش به حال من و بابایی که امسال رو با حضور تو جشن گرفتیم.
لحظه تحویل سال نو نشسته بودی رو پای بابایی و داشتی با اون چشای قشنگت تلویزیون رو نگا میکردی ومن کنار تو و بابایی داشتم دعای تحویل سال رو زمزمه میکردم .تو متعجب از این حرکات .و من و بابایی خوشحال به خاطر حضورت.
و حالا
هشت روز که از اومدن بهار میگذره.
آخرین پستی که برات گذاشتم مربوط میشه به سال پیش.
و این اولین پست امساله.گل قشنگم ما طبق برنامه ریزی که داشیم اول فروردین رفتیم به یه مسافرت چهار روزه به همراه عزیز جون و آقا جون و خاله زهره .
خیلی خوش گذشت. خیلی وقت بود که به مسافرت نرفته بودم .همیشه مسافرتامون ختم میشد به سفر های یه روزه به تهران.اما اینبار تا جای که میشد به شهر های ایران سر زدیم .اصفهان رفتیم شیراز تخت جمشید.قم و تهران
به خاطر بودن تو کنار ما حضرت شاه چراغ (ع) ما رو به درگاه خودشون طلبیدن و برای اولین بار تونستیم به زیارت ایشون مشرف بشیم.
همینطور اصلا قرار نبود که به شهر مقدس قم بریم ولی حضرت معصومه هم ما رو طلبیدن و به زیارت ایشون هم مشرف شدیم.خدا رو شکر دستمون به ضریح خورد و بابایی هم شمارو برد نزدیک و تونستی ضریح پاکشون رو لمس کنی قربونت برم من که تو سفر اذیتمون نکردی وپسر خوبی بودی.همه چیزت به موقع بود خوابت به موقع، غذا خواستنت به موقع، شلوغ کاریات به موقع.خلاصه همه چی تموم بودی گلم.
پسرکم بیست و نهم اسفند اولین باری بود که تونستی چهار دست و پا بیای به سمت من.قربونت برم نمیدونی یه مادر چه قدر ذوق میکنه وقتی پاره تنش یه حرکتی رو انجام میده.پنجم فروردین ماه هم تونستی به کمک بالشی که زیر سرت بود بلند بشی و بشینی.و ششم فروردین ماه هم از من آویزون شده و سر پا ایستادی.
پارسال هم با همه خوبیها و بدیهاش گذشت و سال جدید از راه رسید .
از خدای مهربون میخوام امسال هر کسی هر آرزویی تو دلش داره براورده بشه و تو گلم همیشه در سایه حق رشد کنی و بنده خوبی برای خالقت باشی.خیلی دوستت دارم و بهترینا رو برات ارزومندم.
پسرم اینداخل ماشینه .اولین روز عید.داریم میریم مسافرت
اینجا تخت جمشیده چون هوا گرم بود لباسای خونگی تنته
اینج هم باغ جهان نما در شیرازه
تخت جمشید بالای پله ها