سپهرسپهر، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

برای سپهر و سوگند...................گلهای همیشه بهار زندگی ام

گل مامان شش ماهه شد

1391/1/12 17:30
395 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل مامان

niniweblog.com

اتمام شش ماهگیت و ورودت به ماه هفتم مبارکـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.هورااا

گلم یکشنبه از دکتر وقت گرفتم برات .تا ببریمت چکاب و کنترل ماهانه .شمایکشنبه  ازساعت 9 صبح تا وقتی که بریم دکتر بیدار بودی و اصلا لالا نکردی.  این نخوابیدنت  خیلی بی سابقه بود.معمولا تو روز سه تا خواب بیست دقیقه ای داری ولی یکشنبه اصلا خوابت نمییومد. آقای دکتر معاینت کرد و وزنت رو اندازه گرفت

niniweblog.com

وزنت شده بود هشت و نیم کیلو .دکتر گفت که میتونم بهت موز و آب هویج بدم .در ضمن لثه هاتم معاینه کرد و گفت داری مروارید دار میشی ولی در اومدنش طول میکشه و هر چقدر دیر تر در بیاری همونقدر مرواریدای سالمتری خواهی داشت.بد خوابی هاتم به خاطر مرواریده. یه شربت آرام بخش بهت داد تا اگهه بیتابی کردی بدم بخوری تا آروم بشی.

ازمطب دکتر که بیرون اومدیم بابایی گفت که بریم به برسامی سر بزنیم آخه باباش میگفت برسام کوچولو یه خورده حال نداره .بنابراین رفتیم خونه عمه مریمینا.طفلی برسام داره دندون در میاره برا همین خیلی اذیت میشه .یه کم موندیم خونه عمه و از اونجا هم اومدیم خونه.

دیروزهم وقت واکسنت بود من و بابایی با عزیز جون بردیمت مرکز بهداشت و اونجا خانم دکتر مهربون واکسنت رو زد و یکم گریه کردی .

niniweblog.com

قبل از رفتنمون هم بهت قطره داده بودم تا تب نکنی.از اونجا هم رفتیم خونه عزیز جون اینا و تا عصر اونجا بودیم .عصری بابایی اومد دنبالمون و رفتیم خونه مادر جون .برسامی هم اونجا بود .بعد از شام هم مسابقه رقص رو دیدیم و برگشتیم خونمون.شب خیلی ناله میکردی آخه جای واکسنات درد میکرد .عادت داری به پهلو میخوابی اما چون جای واکسنات درد میکرد نمیتونستی این پهلو اون پهلو بشی .قربونت برم مامان        واکسن برا سلامتی لازمه .چند روز که بگذره کاملا خوب میشی   .هر چقدر این واکسنت سخت بود در عوض واکسن یکسالگیت راحته راحته.

اینجا برات شعر مینویسم بزرگ که شدی بخونی

سپهر کوچولو حالش بده

تب کرده چون واکسن زده

  خانم دکتر توی مطب

به پای اون سوزن زده

مامان جونش رو پای اون

 یه حوله گرم میزاره

 سرد که میشه با یک اتو

 گرم میکنه باز دوباره

 سپهر کوچولو این کارارو

   دوست نداره غر میزنه

شاید دراه با نق و نوق

 داد سر دکتر میزنه

نمی دونه که دکترم

 مثل مامان مهربونه

 اگر که واکسن میزنه

 فکر سلامت اونه

اینم عکس از آقا سپهر گل

سپهر از دکتر اومده خوشحال و خندان

سپهری اماده شده که بره دکتر

پسرم بین ابراست

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

دخترخوب
25 بهمن 90 12:41
مبارکه ولی بالای وبلاگ سن رو 6ماه زده ولی شما نوشتید 7ماه کدوم درسته؟ ریاضیتون ضعیفه ها


بله عزیزم منم نوشتم اتمام شش ماهگی و ورود به هفت ماهگی.یعنی اینکه شش ماه رو تموم کرده نه هفت رو
مامان امیر مهدی
25 بهمن 90 14:34
سلام من با افتخار لینکتون کردم ولی آدرس امیر مهدی رو درست ثبت نکردین باز نمیشه آدرس خودتونم که واسم گذاشته بودین درست نبود من وبلاگتونو از صفه اصلی پیدا کردم http رو یک بار وارد کنید
مامان امیر مهدی
5 اسفند 90 2:15
*.¸.*´ ¸.•´¸.•*¨) ¸.•*¨) (¸.•´ (¸.•´ .•´ ¸¸.•¨¯`• _____****__________**** ___***____***____***__ *** __***________****_______*** _***__________**_________*** _***____من آپم____________*** _***______مشتاق نیم نگاهی_*** __***_______هرچند گذرا____*** ___***_________________*** ____***______________ *** ______***___________*** ________***_______*** __________***___*** ____________***** _____________*** ______________*(¸.•*¨(¸.•*¨(¸.•*¨(¸.•*¨ ¸.•*´¨)¸.•*´¨)¸.•*
مامان امیر مهدی
6 اسفند 90 22:20
سلام مامانی یه سوال داشتم سپهرجووون کوچیکتر که بود شبها میخوابید امیرمهدی 4ماهش تموم شد ولی هنوز شب تا صبح بیداره اگه میشه راهنماییم کنید.... جوابو واسم کامنت بزارین ممنون
ثمین
7 اسفند 90 10:25
سلام اومدم ازتون دعوت کنم تا از نمایشگاه هفت سین دنیای نفیس دیدن کنید منتظرتون هستم
سمیرا مامان آنیتا
9 اسفند 90 10:09
شش ماهه شدنت مبارک آقا سپهر
دیگه داری کم کم غذا خور میشی
ممنون مامان سپهر که ما رو با این پسر دوست داشتنی آشنا کردی
عکس هاش هم خیلی خوشگلن ... خب البته سوژه ش خوشگل بوده دیگه


ثمین
16 اسفند 90 12:47
سلام لینک شدین. سپهرجان به جمع دوستان دنیای نفیس خوش اومدی
مامان امیر مهدی
16 اسفند 90 15:12
سلام من آپم نظر یادت نره مامانی