سپهرسپهر، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 2 روز سن داره

برای سپهر و سوگند...................گلهای همیشه بهار زندگی ام

پسرم رفتیم داخل شش ماهگی

1390/1/31 15:45
384 بازدید
اشتراک گذاری

سپهر عزیزم امروز که ميخوام برات بنويسم تو حدود بيست و يک هفته و دو روز که تو دلمی .امروز شش روزه که پنج ماهو تموم کردم و تو از وقتی که وارد شش ماه شدم بيشتر شيطونی ميکنی ومن ازشيطونی کردنات بيشتر خوشحال ميشم و بيشتر باور ميکنم که خواب نيستم وتو واقعا وجود داری و داری رشد ميکنی  و هر روز که ميگذره بزرگتر و کاملتر ميشی .سپهر گلم

تکون خوردنات و که بيشتر شده دوست دارم اما گاهی همچين تکون میخوری که دردم مياد .

 

عزيزم چند روز پيش قرار بود من و عزیز جون و خاله فاطمه بريم برات سيسمونی بخريم ولی بافوت  مامان عمو جواد خريد کردن به عقب افتاد .اخه بايدعزيز جون تو مراسما شرکت ميکرد، تازه خودشم پا درد داره و دکتر رفته اما تا امروز نتونسته ببره آزماش و عکسشو به دکتر نشون بده .

  بعد از اون قرار شد که ديروز بريم خريد که دوباره خبر دار شديم که عروس برادر عمو جواد که خيلی هم جوون بود  فوت کرده .خيلی ناراحت شديم چون هم جوون بود و هم اينکه خيلی خانم خوبی بود . خلاصه بازم نشد که بريم خريد . حالا انشا اله اگه خدا بخواد هفته بعد ميريم خريد.

پسر گلم بلاخره اقا جون بعد از مدتها  ماشين خريد . مبارکشون باشه خيلی براشون خوشحالم . ديگه مجبور نيست با دو چرخه بره خري،يا اگه جايی دعوت ميشن با اژانس برن  اين ور و اون ور .

 قراره خاله زهره ماشين و برونه . گاهی وقتا هم من .

حالا بگم واسه گل پسرم چیا خريديم.

پسرم چند روز پيش من و بابايی رفتيم بيرون . تو راه برگشت به خونه رفتيم مغازه لباس فروشی، برای تو کلی لباس خريديم .لباسای خوشگل و قشنگ .حالا وقتی به دنيا اومدی اين لباسای قشنگ و تنت ميکنم .

پسرم، برسام کوچولو هم کمی بزرگتر شده و زرديش از بين رفته .عزيزم به عمه به مريم حسوديم ميشه که نی نيشتو بغلشه،اما عيبی نداره که  وقتی اون 4 ماهه شد تو ميای پيش ما.واسه اون روز لحظه شماری ميکنم .سپهرم ،ماهی که تو قراره به دنيا بيای  ماه رمضان . ماه مهمانی خدا .منم ماه رمضان به دنيا اومدم .اين يه اتفاق جالبه .خوشحالم که پاره تنم هم تو اين ماه عزيز پا به دنيا ميذاره .مطمینم  که با اومدنت خونمون، پر از برکت ،و دلامونو پر از عشق و شور ميشه .عزيز دلم منتظر اون روزم که بيای به اين دنيا .دوست دارم هر چه زود تر روی ماهتو ببینم ،بغلت کنم ،بوت کنم ،تو توو چشام نگا کنی و منم باهات حرف بزنم ،تو بغلم بخوابونمت ،خنده های قشنگتو ببينم ،،،،،،،، دوستت دارم خييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييلی زیاد. فرشته قشنگ من به خدا میسپارمت فعلا بای .

مامان آتین جون ممنون از راهنمایی و نظرتون .امیدوارم  کنار دختر قشنگتون همیشه شاد باشین.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)